سیستم طراحی
جستجو
فهرست
فهرست مطالب
تایپ کنید...
جستجو
جستجو
تایپ کنید...
فهرست
فهرست مطالب
تایپ کنید...
جستجو
جستجو کنید
تایپ کنید...
رنگ ها
سیستم طراحی
واژهنامه
واژهنامه
واژه نامه پارسی، برگرفته از لغت نامه دهخداشامل: تعاریف، کاربردها، ریشه شناسی، تلفظ و ترجمه /
غین
غائله1 آشوب، بلوا، شورش، فتنه، نهضت 2 آفت، بلا، بلایناگهانی 3 بدی، شر 4 آسیب، گزند 5 دشواری، سختیغارحفره، زاغه، سوراخ، شکفت، کهف، مغار،...
عین
عائلهاولاد، عیال، خانوادهعابدپارسا، پرستشگر، پرستنده، زاهد، عبادتکار، مترهب، متعبدعابدانهپارسایانه، پرهیزگارانه، زاهدانه، متعبدانهعابرراهگذر، رونده، رهگذرعاجز1 بیچاره، بیحال، خسته، درمانده، راجل، زبون، زمینگیر، ضعیف، فرومانده، کمزور،...
ظا
ظالمبیدادگر، بیرحم، جابر، جبار، جفاپیشه، جفاکار، ستمکار، ستمگر، سختدل، سرپنجه، سفاک، شریر، شقی، متعدی، مردمآزار & دادگرظالمانهبیدادگرانه، بیرحمانه، جابرانه، ستمگرانه، شرورانه & دادگرانه، عادلانهظاهر1...
قاف
قائفپیرو، پیشناس، قایف، قیافهشناسقائم1 استوار، ایستاده، برپا، برخاسته، ثابت، سرپا، قایم 2 سخت، سفت، قرص، محکم، مستحکم 3 بلند، رسا 4 پنهان، مختفی، مخفی،...
جیم
جا1 اطاق، خانه، مسکن، منزل 2 جایگاه، ماوا، ماوی 3 محل، مقام، مقر، مکان 4 فضا 5 موضع 6 بستر، رختخواب 7 اندازه، حد...
ذال
ذائقه1 چشایی 2 مذاق 3 طعم، مزهذابل1 پژمرده، پلاسیده، خشکیده 2 ضعیف، لاغر، نزارذاتاصل، جبلت، جوهر، خمیره، سرشت، شخص، طبیعت، طینت، فطرت، کنه، گوهر،...
دال
داءالم، بیماری، درد، رنج، رنجوری، مرض، ناخوشی & تندرستی، سلامتدائرهالمعارفانسیکلوپدی، فرهنگ، مرجعداباخلاق، خاصه، خصلت، خلق، خو، رسم، شیمه، عادت، منشدابه1 جانور، جنبنده، چهارپا 2...
شین
شاببرنا، جوان، نوجوان & پیرشاباجیآباجی، باجی، خواهر، همشیره & برادر، داداششاپورشاهپور، شاهزاده، شهزاد، شهزاده، ملکزاده & شاهدخت، شهدختشاپورگانآهنخشک، خشک، پولاد، شابرقان، شابرن، شابورگان، فولادشاخ1...
سین
سئانس1 جلسه، نشست، مجلس، اجلاسسئانسنشست، اجلاس، جلسهسائسدیان، دیپلمات، سیاس، سیاستمدار & بیسیاستسائلصفت 1 سایل، فقیر، گدا، متکدی 2 پرسشگر، پرسنده & 2 پاسخگوساباط1 دالان،...
طا
طابع1 چاپچی، چاپکننده، طبعکننده 2 مهرزن 3 خاتم، مهر، انگشتری 4 سرشت، سجیه، خوطاحن1 آسیا، آسیاب بادی، طاحونه، 2 آسیابان، آردکننده 3 گاوخرمنکوبطارق1 شبرو،...
ضاد
ضابط1 بایگان 2 پاسبان، پلیس، شحنه، شرطه 3 محصل، ممیز 4 مباشر 5 حاکم، والیضابطهدستور، قاعده، قانون، معیار، هنجار & رابطهضاربزننده & مضروبضال1 بیراه،...
صاد
صائببحق، حق، درست، راست، رسا & خاطیصائبنظرتیزرای، خردمند، خوشفکر، درستاندیشه، صایبرایصابربردبار، پرشکیب، حمول، خویشتنداررزین، شکیبا، صبور، متحمل & ناشکیباصابریبردباری، تحمل، شکیب، شکیبایی & صبوری،...
کاف
کابارهبار، رستوران، مشروبفروشی، میخانه، میکدهکابلسیمکابوس1 بختک 2 افکاروهمآلود، توهمات، 3 شبحکابین1 صداق، مهریه، مهر 2 اتاقککابینه1 دولت، هیئتدولت 2 دفتر 3 آبریزگاهکاپیتان1 ناخدا، ناوبان...
گاف
گاف «ݢ» حرف بیست و ششم از الفبای فارسی است. این حرف در الفبای عربی نیست و در حساب جمل آن را "ک" گیرند....
لام
لا1 بین، درون، مابین، میانه، میان، وسط 2 درز، روزن، شکاف، کر 3 لایه، ورق 4 تا، چین 5 خیر، لما، نه 6 قیچی،...
میم
ماب1 بازگشت 2 مرجع، محلبازگشتماتصدها، صدگان، مائههاماثر1 کارهای نیک، آثارنیک، ماثرهها، آثار نیکو 2 اخبار، خبرهاماثمبزهکاریها، خطاها، ماثمها، گناهان & حسناتماخذ1 منابع، منبعها، ماخذها،...
نون
ناطناآبادخراب، مخروبه، نامجهز، ویران، ویرانه & آبادان معمورناآرام1 بیقرار، پریشان، ناراحت 2 پرآشوب، منقلب 3 متلاطم & آرامناآرامیآشوب، انقلاب، بحران، تلاطم، تنش & آرامش...
واو
وا1 باز 2 جدا، سوا 3 شکفته 4 آش 5 با & بستهوااسفاافسوس، دریغ، واحسرتا، واویلا، هیهاتوابستگاناتباع، اقربا، اقوام، خویشاوندان، متعلقان، نزدیکان، & بیگانگانوابستگیارتباط،...
ف
فاتحپیروز، پیروزمند، جهانگشا، جهانگیر، چیره، غالب، فایق، فیروز، فیروزمند، قاهر، مظفر، منصور، ناصر & مغلوبفاتحانهپیروزمندانه، ظفرمندانه، فیروزمندانهفاتحهآغاز، اول، بدایت، فاتحت، گشایش، مقدمه & خاتمهفاجر1...
ژ
ژاژبیهوده، ترهات، چرند، مزخرف، مهمل، یاوهژاژخابیهودهگو، هرزهدرا، هرزهلاف، ، یاوهدرا، یاوهسراژاژخاییبیهودهگویی، هرزهدرایی، یاوهدرایی، یاوهسراییژاله1 بشک، جلید، شبنم، طل 2 جالهژاندارمامنیهژتونبن، کوپنژرفعمقدار، عمیق، گود، نغولژرفا1...
ز
زائوتازهزا، زاج، زاچزاپاساضافی، رزرو، یدکیزاد1 توشه، خوراک، رهتوشه، زادراه، قوتلایموت 2 فرزند 3 عمرزادگاهزادبوم، مسقطالراس، مولد، میهن، وطنزادن1 زادوولد، زایش، زاییدن 2 ایجاد کردن،...
ر
رابطپیوندگر، میانجی، واسطهرابطهارتباط، انتساب، انس، بستگی، پیوستگی، پیوند، تماس، ربط، سروکار، نسبت، وابستگی & ضابطهراپرتاخبار، خبر، گزارشراتب1 حقوق، راتبه، مستمری، مقرری، مواجب، وظیفه 2...
خ
خائفبیمناک، ترسان، ترسنده، ترسو، جبون، خوفناک، متوحش، وحشتزده، هراسان، هراسناک & بیباکخائنانهصفت خیانتآمیز، خیانتبار، غدرآمیز & وفادارانه، خادمانهخائن1 خیانتپیشه، خیانتگر، خیانتکار & خادم، خدمتگزار...
بارگیری بیشتر