لام

فهرست

    لا1 بین، درون، مابین، میانه، میان، وسط 2 درز، روزن، شکاف، کر 3 لایه، ورق 4 تا، چین 5 خیر، لما، نه 6 قیچی، مقراض
    لاابالیبی‌بندوبار، بی‌حمیت، بی‌غیرت، بیکار، لاقید، لش
    لاابالیگریبی‌بندوباری، بی‌فکری، لاقیدی، هرزگی
    لااقلاقلاً، حداقل، دست‌کم، مینیمم & 1 حداکثر، ماکزیمم 2 بیشینه
    لابدلاعلاج، ناچار، ناگزیر، هرآینگی
    لابراتوارآزمایشگاه
    لابه1 التماس، تضرع، زاری، ضرع، ندبه 2 تزویر، فریب، مکر، نیرنگ 3 تملق، چاپلویی، چرب‌زبانی
    لات1 اوباش، بی‌سروپا، جاهل، فاسق، ولگرد، هرزه 2 بی‌چیز، تهی‌دست
    لاتاریبخت‌آزمایی، قرعه، قمار، لاتار
    لاجرمدربایست، لابد، لاعلاج، ناگزیر
    لاجوردآبی، تیره، سیاه، کبود، لاژورد، نیلی
    لاخه1 پاره، پینه 2 تکه، شاخه
    لاخه‌دوزپاره‌دوز، پینه‌دوز، تعمیرگر، کفشدوز
    لاد1 دیوار 2 بنیاد، پی، شالده، شالوده 3 گل، لادن
    لاده1 ابله، احمق، کانا، کودن 2 ماده‌سگ، لاس، لاج
    لاروکرم
    لازقچسبناک، چسبنده، دوسنده
    لازمبایست، بایسته، دربایست، ضرور، ضروری، فرض، ملزم، واجب
    لازمه1 بایسته، مستلزم، مقرون، ملازم، همراه 2 مقتضی
    لاس1 لاج، ماچه، ماده‌سگ، ماده 2 ملاعبه 3 ابریشم‌خام، قژ، کژ
    لاسیدنعشقبازی، لاس‌زدن، ملاعبه
    لاش1 جسد، جنازه، نعش 2 جیفه، لاشه، لش 3 مرده 4 کالبد 5 اندک، قلیل، ناچیز 6 بی‌اعتبار، بی‌مقدار، پست، دنی، فرومایه 7 تاراج، چپاول، غارت، یغما
    لاشه1 جسد، میت، نعش 2 جیفه، لاش، مرده، مردار 2 اندام، تن، کالبد
    لاشخور1 رخمه، کرکس 2 لاشه‌خوار، مرده‌خوار 3 مفتخور
    لاطائلبی‌سود، بی‌فایده، بیهوده، مهمل، ناسودمند
    لاطائلاتاباطیل، ترهات، مزخرفات، مهملات
    لاغ1 شوخی، ظرافت، مطایبه، هرز، هزل 2 سرور، شادی، نشاط 3 تزویر، حیله، فریب، فسوس، مکر 3 بافه، دسته
    لاعلاجلاجرم، مجبور، ناچار، ناگزیر
    لاعلاجیاستیصال، بیچارگی، ناچاری، ناگزیری
    لاغرباریک، ضعیف، غث، کم‌جثه، منهوک، نازک، نحیف، نزار & چاق، سمین، فربه
    لاغراندامباریک، کم‌جثه، نازک‌اندام & چاق، فربه
    لاغریذبول، نحیفی، نزاری & چاقی
    لاغیرتنها، فقط، منحصراً
    لافادعا، تفاخر، چاخان، خودستایی، دعوی، رجز، گزافه‌گویی، مبالغه‌گویی، هرزه‌درایی
    لاف‌زنپراکنده‌گو، چاخان، خودستا، خویشتن‌ستا، صلف، گزافه‌گو، لاف‌پیما، مدعی، هرزه‌درا
    لاقیدبی‌اعتنا، بی‌بندوبار، بی‌غم، بی‌قید، بی‌مبالات، تن‌آسا، غافل، لاابالی & منضبط
    لاقیدیبطالت، بی‌اعتنایی، بی‌خیالی، بی‌غمی، تن‌آسایی، لاابالیگری & انضباط
    لاک1 پوسته، پوشش، جلد 2 سرخ، قرمز 3 تغار، لاوک 3 پست، حقیر، دنی، زبون، فرومایه
    لاک‌پشتسنگ‌پشت، کاسه‌پشت، لاخه
    لاکناما، لیکن، ولی
    لال1 ابکم، اصم، الکن، بی‌زبان، گنگ 2 احمر، سرخ 3 لعل & گویا
    لالا1 بنده، خدمتکار، غلام 2 لله، مربی 4 ماما 4 خفتن، خواب 5 درخشان، درخشنده
    لاله1 آلاله، شقایق 2 احمر، سرخ
    لاله‌زارباغ، چمنزار، گلزار، گلستان، گلشن
    لاله‌گونآتش‌رنگ، آذرگون، سرخ‌فام، لاله‌رنگ، لاله‌فام، لاله‌وش
    لاله‌نعمانآلاله، شقایق، لاله
    لاله‌وشسرخ‌فام، لاله‌رنگ، لاله‌فام، لاله‌گون
    لام1 خمیده، منحنی 2 تزویر، حیله، مکر 3 تکبر، خودشتایی، ناز 4 آرایش، زیب، زیور 5 تیغ، خار، شوک 6 پشمینه، ژنده 7 کمربند، میان‌بند 8 درع، زره
    لامذهببیدین، بی‌کیش، کافر، ملحد & دیندار
    لامعتابان، تابنده، درخشان، درخشنده
    لان1 بی‌وفایی، عهدشکنی 2 گودال، مغاک
    لانه1 آشیانه، آشیان، سوراخ، عریش، کاشانه، کنام 2 شان، کندو 3 بیکاره، تن‌آسا، تنبل، کاهل
    لانه‌فسادعشرتکده، فاحشه‌خانه، قحبه‌خانه
    لاوجودعدم، نیستی
    لاهوت1 عالم‌غیب 2 ملکوت 3 الهی & ناسوت
    لاهوتیالهی، غیبی، ملکوتی & ناسوتی
    لای1 رسوب، گل، لجن 2 لا، میان، وسط
    لایتغیرتغییرناپذیر، ثابت، دایم & متغیر
    لایتناهیبی‌انتها، بی‌پایان، نامتناهی، نامحدود & متناهی
    لایروبیتنقیه، لاروبی، لایروبی
    لایزالپایدار، جاوید، زوال‌ناپذیر، سرمدی & فانی
    لایعقل1 بیخود، بیهوش، مدهوش 2 خراب، مست & بهوش، هوشیار
    لایقارزنده، باکفایت، باوجود، برازنده، درخور، زیبنده، سزاوار، شایان، شایسته، شایسته، صلاحیت‌دار، قابل، مستحق، مستعد & نالایق
    لایموتزوال‌ناپذیر، فناناپذیر، قیوم & فناپذیر
    لاینحلحل‌نشدنی، ناگشودنی & قابل‌حل
    لاینقطعپیوسته، دایم، مدام، مداوم، همواره، همیشه
    لایه1 بستر، بنلاد 2 پرده، پوست، طبقه، غطا، قشر، لا، ورقه
    لایه‌ایپوسته‌ای، قشری
    لایه‌لایهطبقه‌طبقه، قشردار، ورقه‌ورقه
    لولوجمان، در، مروارید
    لئامتامساک، بخل، پستی، خست، دنائت، فرومایگی، گدامنشی، ممسکی، نخوری & کرامت
    لئیمبخیل، پست، پست‌فطرت، خسیس، دنی، رذل، فرومایه، گدا، گدامنش، ممسک، نادیده، ناکس، نخور & کریم
    لب1 شفه، لوچه 2 دهانه 3 کناره، لبه 4 حاشیه، ساحل، کنار 5 تپانچه، سیلی، کشیده
    لب1 چکیده، خلاصه، گزیده 2 مغز 3 خرد، عقل
    لبادهبالاپوش، ردا، قبا، نمد
    لباسپوشاک، پوشش، تن‌پوش، جامه، حله، دثار، رخت، زی، کسوت، ملبوس، ناری
    لبالبآکنده، انباشته، پر، سرشار، لبریز، مالامال، مشحون، ممتلی، مملو & تهی، خالی
    لبخند1 تبسم 2 خنده، شکرخند، شکرخنده
    لبخندزنانتبسم‌کنان، متبسم & گریه‌کنان
    لبریزآکنده، پر، سرشار، فیض، لبالب، مالامال، مشحون، ممتلی، مملو & تهی
    لبلابپویچه، خو، عشقه، نیلوفر
    لبنشیر
    لبوچغندرپخته
    لبه1 حاشیه، کناره، کناره، لب، مرز 2 تیزی
    لبیببخرد، خردمند، دانشمند، عاقل، فهمیده & جاهل
    لبیکآری، بلی
    لپ1 گونه 2 لب 3 قطعه
    لته1 پارچه‌کهنه، کهنه‌ژنده 2 پالیز، صیفی‌کاری، فالیز، کشتزار، مزرعه
    لت1 چک، خدشه، سیلی، ضربه 2 پاره، تکه، قطعه، لخت 3 مصراع، مصرع، نیم‌بیت 4 چماق 5 عمود، گرز 6 انبار، انبان 7 بطن، شکم
    لجخیرگی، ستیزه، ستیهندگی، عناد، لجاج، لجاجت، یکدندگی
    لجاجخیره‌سری، ستیزگی، ستیهندگی، لجاجت، یکدندگی
    لجاجتابرام، ستیزه‌جویی، ستیهندگی، عناد، لج، یکدندگی
    لجامافسار، پالهنگ، دهنه، زمام، عنان، لگام، مهار
    لجام‌گسیختهافسارگسیخته، سرکش، گسسته‌عنان، گسسته‌مهار & مهار
    لجبازخودراء‌ی، ستیهنده، عنود، کله‌شق، یک‌دنده & منطقی
    لجن1 کثافت، گل، لای، لجم، لجمه، وحل 2 بدنام، فاسد، کثیف، هرزه
    لجن‌مالبدنام، رسوا، متهم، ننگین
    لجنزارباتلاق، منجلاب، مرداب
    لجوجتخس، جسور، خودراء‌ی، خودسر، خودکامه، خیره‌سر، زکاره، ستیزه‌جو، ستیزه‌کار، ستیهنده، کله‌شق، گستاخ، مستبد، معاند، یک‌دنده
    لجوجانهخودسرانه، خودکامانه، گستاخانه
    لجه1 میانه‌دریا 2 پرتگاه، ورطه
    لچ1 لب، لوچه 2 برهنه، عریان، لخت
    لچر1 پلشت، کثیف 2 فاسد، هرزه 3 پست، لئیم 4 شلخته 5 متلک & پاک
    لحاتپوست، جلد
    لحاظ1 دید، ملاحظه، نظر، نگرش 2 دیدگاه، زاویه، منظر
    لحاف1 پتو، پوشش، دواج، لحیف 2 بستر، دواج، رختخواب & نهالی
    لحاف‌کشپاانداز، جاانداز، جاکش، دیوث، قرمساق، قواد
    لحدآرامگاه، خاکجا، قبر، گور، مرقد، مزار، مقبره & مهد
    لحظهآن، ثانیه، حین، دقیقه، دم، لمحه، نفس، وقت، وهله
    لحمگوشت
    لحنآوا، آواز، آهنگ، صوت، نغمه، نوا
    لحیم1 جوش 2 پرگوشت، فربه
    لحیهریش، محاسن
    لخت1 اندک، بخش، برخ، جزء، جصه، قسم، قسمت 2 پارچه، پاره، تکه، قطعه 3 عمود، گرز 4 شلال، نرم 5 بی‌حال، رخوتناک، سست 6 دلمه، لخته، منعقد
    لختبرهنه، پتی، عریان، عور، لوت & پوشیده، مستور
    لخت‌لختبخش‌بخش، پاره‌پاره، تکه‌تکه، قطعه‌قطعه
    لختهبسته، دلمه، سفت، منعقد
    لختی1 اندکی، بخشی، پاره‌ای، حصه‌ای، قلیلی، کمی
    لختیبرهنگی، عریانی، عوری & پوشیدگی، مستوری
    لذابنابراین، پس
    لذتالتذاذ، حظ، خوشی، کیف، نعیم & الم
    لذت‌بخشحظآور، دلپذیر، دلچسب، مسرت‌بخش، مسرت‌زا & المناک
    لذت‌جوخوش‌گذران، عیاش، کامجو
    لذیذخوش‌خوار، خوش‌طعم، خوشمزه & بدمزه
    لرد1 ته‌مانده، ته‌نشست، درد، رسوب 2 مسطح، هموار & صاف
    لرزارتعاش، تشنج، جنبش، رعشه، لرزش، لرزه
    لرزانلرزنده، لغزان، مرتعش
    لرزشارتعاش، تزلزل، تکان، جنبش، رعشه، لرز، نوسان
    لرزندهلرزان، مرتعش
    لرزهتزلزل، تشنج، تکان، تنه، جنبش
    لزجچسبناک، چسبنده، لغزان، لغزنده، لیز
    لزوماحتیاج، اقتضا، اقتضا، ضرورت، نیاز، وجوب، وسن
    لزوماًالزاماً، بالضروره، ضرورتاً، وجوباً
    لس1 افلیج، فلج 2 بی‌حرکت، بی‌حس، سست، لم
    لسان1 زبان 2 سخن، کلام، گفتار 3 لغت
    لساناًزبانی، شفاهاً، شفاهی، گفتاری & کتبی، گفتاری
    لش1 بی‌حال، بی‌عار، بی‌غیرت، بیکاره، تن‌آسا، تنبل، لاابالی 2 تن، جسد، لاشه، مردار 3 گل‌ولای، لجن 4 سماق
    لشکرارتش، جند، جیش، خیل، سپاه، سپه، عسکر، فوج، قشون، گند
    لشکرکشیاستراتژی، تجنید، سوق‌الجیش
    لشکرگاهاردو، اردوگاه، خرگاه، خرگه، لشکرگه
    لشکریارتشی، سپاهی، سرباز، نظامی & کشوری
    لطافتتازگی، خوبی، صفا، صفا، طراوت، ظرافت، لطف، ملاحت، نازکی، نیکویی & ضخامت
    لطفالتفات، بخشش، بذل، تفضل، شفقت، ظرافت، عنایت، کرم، لطافت، محبت، مرحمت، ملایمت، مهر، مهربانی، نرمی، نیکی & عتاب، عنف، قهر
    لطمه1 آسیب، صدمه، گزند، مضرت 2 شوک، ضربه 2 خسارت، خسران، زیان 3 سیلی
    لطیف1 ظریف، نازک 2 ترد، شکننده 3 زیبا، گل‌اندام، گل‌پیکر، نازک‌اندام، نازک‌بدن، نازک‌تن 4 شیرین، نغز 5 ریز، ریزه، سبک & زمخت، ضخیم، کلفت
    لطیف‌تنزیبااندام، فرشته‌پیکر، گل‌پیکر، لطیف‌اندام، نازک، نازک‌اندام
    لطیفه1 جوک، شوخی، لودگی، مزاح، هزل 2 دقیقه، نادره، نکته
    لطیفه‌پردازبذله‌گو، شوخ، شوخ‌طبع، لوده، ، مازح، هزال
    لطیفه‌گوبذله‌گو، شوخ، لطیفه‌پرداز، مازح، هزال
    لعببازی، تفریح، تفنن، سرگرمی، لهو، مشغولیت & جد
    لعبت1 بازیچه، عروسک 2 نیکو 3 زیبا 4 محبوب، معشوق 5 اعجوبه، نادره 6 بت، صنم
    لعبت‌بازبازیگر، عروسک‌باز 2 خقه‌باز، شعبده‌باز، شعبده‌گر، مشعبد، نیرنگ‌باز
    لعنسب، فریه، لعنت، ناسزا، نفرین
    لعنتدعای‌بد، سب، سنه، فریه، لعن، نفرین & آفرین، دعا
    لعنتیگجسته، لعین، ملعون
    لعینرانده، رجیم، گجسته، لعنتی، مطرود، ملعون
    لغایتتا
    لغتکلمه، لفظ، واژه & معنا، معنی
    لغت‌نامهفرهنگ، قاموس، واژگان، واژه‌نامه
    لغز1 چیستان، معما 2 انتقاد، ایراد، خرده، لغاز 2 متلک
    لغزانلخشان، لرزان، لغزنده، لیز
    لغزش1 سقوط 2 اشتباه، خطا، زلت 3 سکندر، سکندری
    لغزنده1 سر، لخشنده، لغزان، لیز 2 لزج 3 شیبدار، شیبناک
    لغزیدنسرخوردن، سریدن، لخشیدن، لیزخوردن
    لغوابطال، الغا، باطل، بی‌فایده، بیهوده، بیهوده‌گویی، پوچ، عاطل، فسخ، مزخرف، مزخرف، ملغا، مهمل، نقض، واهی، یاوه
    لغویلغت‌شناس، لفظپرداز، واژه‌شناس & نحوی
    لفاًبه‌پیوست، به‌ضمیمه، تلواً، جوفاً
    لفافه1 پوشش، غشا، محفظه، ملحفه 2 کفن
    لفظصورت، کلمه، لغت، واژه & معنی
    لقا1 چهره، صورت، قیافه، منظر 2 دیدار، دیدن، ملاقات
    لقاح1 باروری 2 بارورسازی، تلقیح، گشن‌سازی
    لقباسم، تخلص، صفت، عنوان، کنیه، نام، نعت
    لقمه1 تکه، نواله 2 خوراک، طعام، غذا
    لک1 لکه 1 پارچه، کهنه‌پارچه، لته 2 پاره، تکه‌پاره 3 باطل، بیهوده، پوچ، یاوه 4 ابله، احمق 5 صدهزار 6 خسیس، لئیم 7 پیس 8 خال، داغ، نشان 9 آسیب، فساد، لهیدگی
    لکاته1 بدکاره، جنده، خودفروش، روسپی، فاحشه، قحبه، معروفه، هرجایی 2 بدزبان، سلیطه، شرور
    لکنتزبان‌پریشی، زبان‌گرفتگی، کندزبانی، گرفتگی‌زبان، من‌ومن
    لکه1 چرک، خال، داغ، لک 2 چکه، قطره
    لکه‌دار1 بدنام، رسوا، مفتضح، ننگین 2 چرکین، لک، لک‌گرفته
    لگامافسار، پالهنگ، دهنه، رسن، زمام، لجام، مقود، مهار
    لگد1 پاسار، پخت، پشت‌پا، تیپا، لچ 2 آلیز، جفتک
    لگدکوبپایمال، لگدمال
    لگدمالپامال، پایمال، لگدکوب
    لگن1 آبدستان، تشت 2 شاشدان
    للهآموزگار، لالا، لله‌باشی، مربی، معلم
    لم1 رمز، شگرد، فن، فوت‌وفن، قلق 2 چرایی، لما 3 فلج، لس
    لم‌یزرعبایر، خراب، سباخ، غیرمزروع، کویر، نامزروع، نمکزار، هامون & مزروع، دایر
    لماجازمه، لا، لم
    لمبر1 تکان، لرزش 2 نوسان، ارتعاش
    لمحهآن، ثانیه، حین، دقیقه، دم، طرفه‌العین، لحظه، وقت
    لمس1 تماس، سودن 2 بی‌حس، فلج، مفلوج 3 سست، نرم
    لمس کردنبسودن، دست‌مالیدن، سودن
    لمعانپرتو، تابش، درخشش، فروغ
    لنج1 غراب، کشتی 2 اعرج، چلاق، شل، لنگ 3 سدر 4 خرام، خرامش، لنجه
    لندششکایت، شکوه، غرغر، غرولند، نق‌نق
    لنفآب، خلط، لمف
    لنگ1 اعرج، چلاق، شل 2 ایست، درنگ، ماندن، وقفه
    لنگازار، فوطه، قطیفه
    لنگ1 پا، پاچه، ران 2 عدل، لنگه 3 تک، طاق، فرد 4 زمان، گاه، وقت، هنگام
    لنگر1 پاتوق، رباط 2 خانگاه 3 فواره، مطرحانی 4 ضریح
    لنگرگاهاسکله، بارانداز، بستنگاه، بندر، بندرگاه
    لنگه1 عدل 2 نصف‌خروار 3 هاله 4 تا، تالی، طاق، عدیل & جفت
    لو1 افشا، رسوا، فاش 2 شفه، لب، لوچه 3 بلندی، پشته، تپه، رش 4 زرداب، صفرا
    لوابیرق، پرچم، درفش، رایت، علم
    لواحق1 ضمایم، منضمات 2 پیشامدها، حوادث & سوابق
    لوازماثاث، اثاثه، ادات، اسباب، بساط، تجهیزات، مایحتاج، وسایل
    لواطامردبازی، شاهدبازی، غلامبارگی، فجور، فسق، لواطه
    لواطکارامردباز، بچه‌باز، غلام‌باره
    لوامهسرزنشگر، ملامتگر، نکوهنده
    لوتبی‌گیاه، عور، لخت
    لوث1 آلایش، آلودگی، آلوده‌سازی، پلیدی
    لوچاحول، احول، دوبین، کاچ، کاژ، کاژ، کج‌نظر، کژبین
    لوچهشفه، لب، لو
    لوچیاحولی، دوبینی، کاژی
    لودگیبی‌حیایی، ریشخند، شوخی، شوخی، مزاح، مسخرگی
    لودهبی‌غیرت، مزاح، مسخره، هرزه، هزال
    لوریبی‌حیا، بی‌شرم، غربال‌بند، غربتی، غره‌چی، قرشمال، کولی، لولی
    لوری‌وش1 کولی‌وار، کولی‌وش، لولی‌وار 2 بی‌حیا، بی‌شرم
    لوس1 بی‌مزه، خنک، یخ 2 بچه‌ننه، ننر
    لوسترچراغ‌آویز، چلچراغ
    لوطی1 فاسد، هرزه 2 بچه‌باز 3 دست‌ودل‌باز، سخی
    لوطی‌گریجوانمردی، سخاوت، سماحت، فتوت، گذشت
    لوک1 ابل، اشتر، جمل 2 پویچه، عشقه 3 عاجز، ناتوان
    لوکساشرافی، شیک، عالی، مجلل، نفیس & فکسنی، لکنته
    لول1 سرحال، سرخوش، سرمست، شوخ‌چشم، ملنگ، نشئه 2 خراب، طافح، مست 3 قلم، لوله 4 جنبش، حرکت، وول 5 بی‌آزرم، بی‌حیا، بی‌شرم
    لولا1 بند، مفصل 2 زغن 3 سپستان
    لولو1 مترسک 2 کریه‌المنظر 2 ترسناک، مهیب
    لولهاستوانه، لول
    لولی1 قرشمال، قرشمال، کولی، لوری 2 روسپی، هرجایی 3 بی‌آزرم، بی‌حیا
    لولیدنجنبیدن، حرکت کردن
    لومسرزنش، سرکوفت، ملامت، نکوهش
    لونرنگ، صبغه، فام، گون، گونه
    لوند1 پرکرشمه، دلفریب، طناز، عشوه‌گر 2 بدکاره، روسپی، هرجایی
    لوندیدلال، طنازی، عشوه، عشوه‌گری، غمزه، غنج، کرشمه
    له1 آبگز، فاسد، لهیده 2 پاشیده، خرد، شکسته، کوبیده، کوفته 3 مضمحل
    لهبزبانه، شرار، شرر، شعله، لهیب
    لهجه1 گویش 2 زبان، لسان 3 گفتار
    لهفافسوس، انفعال، تاسف، حسرت، ندامت
    لهو1 بازی، خوشی، سرگرمی 2 آرمش، جماع 3 عیاشی، عیش، عیش‌ونوش، ملاهی
    لهوولعبتفریح، خوشگذرانی، خوشی، عیاشی، هوسرانی
    لهیبزبانه، شراره، شرار، شرر، شعله، لهب
    لیاقتارزش، استحقاق، اهلیت، سزاواری، شایستگی، صلاحیت، عرضه، قابلیت، قدر، کارآیی، مرتبه
    لیچار1 مزخرف، مهمل، ناپسند، ناروا، یاوه 2 مربا
    لیدرپیشوا، رئیس، رهبر، زعیم، قاید، مقتدا
    لیزسر، لزج، لخشنده، لغزنده، لغزان
    لیسعدم، لا
    لیستسیاهه، صورت، صورت‌اسامی، فهرست
    لیسکحلزون، لیسه
    لیف1 بافت، تار، تارچه، رشته، نسج 2 کیسه 3 ابرحمام
    لیکاما، لاکن، لیکن، منتها، ولی
    لیکناما، لاکن، لیک، مع‌الوصف، مع‌هذا، منتها، ولی
    لیل1 شام، شامگاهان، شامگاه، شب، فلق 2 تاریک & یوم
    لیلاجپاکباخته، پاکباز
    لینروان، نرم & خشن، زبر
    لینتروانی‌سستی، نرمی & صلابت
    لیوان1 پارچ، گیلاس 2 خیمه 3 ایوان
    لیوه1 بی‌مزه، خنک، لوس 2 هرزه‌گرد، هرزه‌گو