شین

فهرست

    شاببرنا، جوان، نوجوان & پیر
    شاباجیآباجی، باجی، خواهر، همشیره & برادر، داداش
    شاپورشاهپور، شاهزاده، شهزاد، شهزاده، ملکزاده & شاهدخت، شهدخت
    شاپورگانآهن‌خشک، خشک، پولاد، شابرقان، شابرن، شابورگان، فولاد
    شاخ1 سرون، شخ، قرن 2 شاخسار، شاخه، غصن 3 شاخابه 4 پیشانی، ناصیه 5 پاره، قطعه
    شاخص1 شاخصه، علامت، نما، نماینده 2 مشخص، معلوم 3 برجسته، ممتاز، مهم 4 پایه، ماخذ 5 میله، نصیبه
    شاخصهعلامت، ممیزه، نمودار
    شاخه1 ازگ، غصن 2، شجن، شعبه، فرع 3 گروه 4 شاخابه 5 شاخ
    شاخه‌شاخهپاره‌پاره، منشعب
    شادبانشاط، بشاش، خرم، خشنود، خندان، خوش، خوشحال، خوشدل، خوشوقت، زنده‌دل، سردماغ، شادمان، شنگول، فارغ، مبتهج، محظوظ، مسرور، مشعوف & اندوهگین، مغموم
    شاداب1 آبدار، پرآب 2 باطراوت، تروتازه 3 خرم، شادمان & پژمرده
    شادابیآبداری، تازگی، خرمی، طراوت & پژمردگی
    شادانخرم، خندان، خوشرو، شادمان، مسرور، مشعوف & غمگین، غمناک
    شادباش1 تبریک، تهنیت، مبارکباد 2 شاباش & تسلیت
    شادخوار1 خوشگذران، عیاش 2 باده‌گسار، می‌نوش، نوشخوار، 3 آوازه‌خوان، مطرب
    شادخواری1 خوشگذرانی، خوشی، عیاشی 2 باده‌گساری، شرابخواری، می‌نوشی، 3 آوازه‌خوانی، مطربی
    شادروانبخشوده، زنده‌یاد، فقید، مرحوم، مغفور
    شادروان1 پرده، چادر، خیمه 2 بند، سد 3 اساس، اصل، بنیان، پایه 4 سایبان، مظله 5 بساط، فرش
    شادکام1 کامران، کامروا، کامیاب 2 خوشحال، شاد، شادمان، مسرور & تلخکام
    شادکامی1 کامرانی، کامروایی، کامیابی 2 آسایش، رفاه، ناز، نعمت & تلخکامی
    شادمانبشاش، خرم، خندان، خوشحال، خوشرو، شاد، فرحناک، مسرور & ناشادمان، مغموم
    شادمانیبشاشت، بهجت، خوشحالی، خوشی، سرور، سلوت، شادی، نشاط & ناشادمانی، غمگینی
    شادی1 ابتهاج، انبساط، بهجت، خرمی، خوشحالی، سرور، شادمانی، فرح، مسرت، نزهت، نشاط 2 جشن، طرب، عشرت، عیش 3 بوزینه، میمون & اندوه، غم
    شادی‌افزاشادی‌بخش، فرح‌افزا، فرح‌بخش، فرحناک، نزهت‌بخش، نشاطانگیز & غم‌افزا
    شادی‌بخششادی‌آور، طرب‌انگیز، فرح‌بخش، مسرت‌بخش، نزهت‌بخش، نشاطانگیز & غم‌افزا
    شاذطرفه، کمیاب، نادر، نادره & عادی، معمولی
    شارب1 سبیل 2 آشامنده، نوشنده
    شارعخیابان، شاهراه، گذرگاه، معبر
    شارلاتانچاخان، حقه‌باز، شیاد، متقلب، مشعبد، نیرنگ‌باز & درستکار
    شاسی1 اتومبیل‌بی‌اطاق 2 اسکلت‌بندی 3 چارچوب، چارچوبه، قاب
    شاشادرار، بول، پیشاب، گمیز
    شاطر1 نان‌پز، نانوا 2 چابک، چالاک، دلیر، فرز 3 باهوش، زیرک & کند
    شاطیساحل، کرانه، کناره
    شاعر1 تصنیف‌سرا، چامه‌سرا، چکامه‌سرا، شعرگو، ناظم 2 آگاه، داننده، شعورمند
    شافعخواهشگر، شفاعتگر، شفیع، واسطه
    شافی1 درمانگر، شفادهنده، شفاگر 2 درست، راست
    شاقبغرنج، تحمل‌گداز، توان‌فرسا، حاد، دشوار، سخت، صعب، طاقت‌سوز، طاقت‌فرسا، غامض، مشکل & آسان، سهل
    شاکرحقگزار، سپاسگزار، شکرگزار، شکور، نمک‌شناس & کافر، ناسپاس
    شاکیشکایتمند، عارض، گلایه‌مند، گله‌مند، متظلم، معترض
    شاگرد1 پیرو، تلمیذ، دانش‌آموز، کارآموز، متعلم، متلمذ، محصل 2 پادو، نوچه & استاد
    شاگردانه1 انعام، شاگردانگی، شاگردمزد، 2 شاگردوار
    شال1 کمربند، میان‌بند 2 بالاپوش
    شالدهاساس، بن، بنیاد، بنیان، پایه، شالوده
    شالوده1 اساس، بنیاد، بنیان، پایه، پی، شالده، قاعده 2 اصل، زمینه، مبنا، واده
    شالوده‌گذاریبنیان‌گزاری، پایه‌گذاری، تاسیس، مبنا
    شالیچلتوک، ، شلتوک
    شالیزاربرنجزار، شالی‌پایه
    شام1 شامگاه، شب، عشا، فلق، لیل 2 غذای‌شب & بامداد
    شامخ1 بلند، مرتفع 2 جلیل، رفیع، منیع، والا
    شامگاهشام، شامگاهان، شب، فلق، لیل & صبحگاه
    شامگاهانشامگاه، لیل & صبحگاهان، بامدادان
    شاملحاوی، دربردارنده، محتوی، مشتمل
    شامهبویایی
    شامیانهچادر، خیمه، سراپرده
    شانساقبال، بخت، طالع
    شانسیاتفاقی، اله‌بختکی، تصادفی، کشکی
    شانه1 دوش، کت، کتف، کول 2 مشاط، مشط 3 شیار 4 خشاب 5 کرکیت 6 شان، کندو
    شانه‌بسرپوپک، مرغ‌سلیمان، هدهد
    شاهامپراطور، امیر، پادشاه، حاکم، خدیو، سلطان، شاهنشاه، شهریار، ملک، والی & رعیت
    شاه‌نشین1 تخت، صدر، کرسی، مقصوره، 2 پایتخت
    شاهانهپادشاهانه، خسروانه، ملوکانه & رعیت‌وار
    شاهبازباز، شاهین، شهباز، طرلان، قوش
    شاهد1 مثال، نمودار، نموده، نمونه 2 غلام، محبوب، معشوق، مغبچه 3 تماشاچی، حاضر، حی، گواه، ناظر 4 شهید & غایب
    شاهدبازیامردپرستی، غلامبارگی، فسق
    شاهراهاتوبان، بزرگراه، جاده، راه & کوره‌راه
    شاهرگشریان & مویرگ
    شاهزادهشاپور، شاهپور، شهزاد، شهزاده، ملکزاده & گدا
    شاهندهخیر، صالح، محسن & طالح
    شاهنشاهپادشاه، سلطان‌السلاطین، شهریار، ملک
    شاهنشاهیامپراطوری، پادشاهی
    شاهوار1 شایگان 2 خسروانه، شاهانه، ملوکانه
    شاهی1 پشیز، صنار 2 خسروانی، شاهانه، ملوکانه 3 حکومت، سلطنت & گدایی
    شاهین1 شاهباز، عقاب، لاچین 2 زبانه، میله
    شایان1 برازنده، درخور، سزاوار، لایق 2 معتنابه
    شایبه1 شک، گمان 2 آلایش، آلودگی، ریا 3 عیب، نقص، نقصان
    شایداحتمالا، بلکه، گویی، محتملاً & حتماً
    شایستجایز، حلال، روا، شایسته، معقول & ناشایست
    شایستگیاستحقاق، استعداد، سزاواری، قابلیت، لیاقت & بی‌لیاقتی
    شایستهارجمند، باقدر، باکفایت، برازنده، بسزا، پسندیده، درخور، روا، زیبنده، سزاوار، شایگان، صالح، صلاحیت‌دار، عزیز، فراخور، قابل، لایق، مدیر، مستحق، مستلزم، مستوجب، مقبول، مناسب، موافق، نسیب، نیکو، والا & ناشایسته
    شایع1 رایج، ساری، متداول 2 پراکنده، جاری، گسترده، منتشر 3 آشکار، فاش & نامتداول
    شایعه1 خبر، شهرت 2 خبرپراکنی
    شایقآرزومند، راغب، مایل، مشتاق & بیزار، بی‌میل
    شایگان1 سزاوار، شایسته 2 فراوان 3 خزانه، خزینه، گنج 4 عریض، فراخ، وسیع 5 شاهوار 6 بیگار، بیگاری
    شانارج، جاه، شکوه، شوکت، عظمت، فر، قدر، کبریا، مرتبه، مقام، منزلت
    شئامتشومی، نامبارکی، نحسی، نحوست، نکبت & میمنت
    شب1 شام، شامگاه، لیل 2 زاج & روز
    شب‌بیداریاحیا، تهجد، سهر، شب‌پیمایی، شب‌زنده‌داری، مساهرت
    شب‌پرهخفاش، شبکور، مرغ‌مسیحا، وطواط
    شب‌زنده‌دارشب‌باز، قائم‌اللیل، متهجد، مساهر
    شب‌زنده‌داریاحیا، بیتوته، تهجد، سهر، شب‌بیداری، مبیت، مساهرت، یقظه
    شب‌ماندهبیات، شبینه
    شب‌هنگامشباشب، شبانگاه، شبانه
    شب‌رنگتیره، سیاه‌فام، کبود & سفیدرنگ
    شباببرنایی، جوانی & پیری
    شبانچوپان، راعی، رمه‌بان، گله‌بان
    شبانه1 شبانگاه، شب‌هنگام 2 شام
    شباویزمرغ‌حق
    شباهتتشابه، مانندگی، مانندی، مشابهت، همانندی، همسانی & اختلاف
    شباهنگ1 بلبل، سحرخوان، مرغ‌سحر 2 ستاره‌صبح، شعری، کاروان‌کش
    شبح1 روح، سایه، سیاهی، 2 شخص، ذات
    شبروجب، وژه
    شبروحرامی، دزد، سارق، شب‌پوی، شبگرد، طرار، عیار
    شبستان1 خوابگاه 2 حرم، حرمسرا
    شبق1 حشری، شهوت‌پرست، شهوتی 2 شبه
    شبکورخفاش، شب‌پره، وطواط
    شبکه1 کانال 2 تور 3 گروه 5 پنجره‌مشبک
    شبکه‌دارشبکه‌ای، مشبک
    شبگرد1 داروغه، عسس، گزمه، میربازار، میرشب 2 شب‌پوی، شبرو
    شبگیر1 شب‌خیز 2 سحر، سحرگاه
    شبگیریبی‌خوابی، بیداری، شب‌زنده‌داری، یقظه
    شبنمبشک، جلید، ژاله، طل
    شبهسان، شبق، مانند، مثل، نظیر، وار، همانند & ضد
    شبههابهام، احتمال، اشکال، التباس، تردد، تردید، دودلی، ریب، شبهت، شک، ظن & یقین
    شبهه‌زاتوهم‌زا، مشتبه‌ساز & متیقن
    شبیخونتک، تهاجم، حمله، شب‌تاز، قتل‌عام، یورش
    شبیه1 تالی، جور، عوض، قبیل، قرین، کفو، ماننده، مانسته، مانند، متشابه، متماثل، مثل، مشابه، نظیر، نمونه، هماننده، همانند، همسان 2 تعزیه، نمایش & متضاد، مختلف
    شبیه‌سازی1 تشبیه 2 مشابه‌سازی، همگون‌سازی 3 تعزیه‌گردانی
    شتا1 زمستان 2 گرسنه، ناهار & صیف
    شتابتسریع، تعجیل، تندی، سرعت، عجله & درنگ، کندی
    شتابانبه‌سرعت، به‌شتاب، تند، سریعاً، عجول & به‌کندی
    شتابزدگیتعجیل، شتاب، عجله & تانی
    شتابزدهشتابان، شتابناک، عجول، مستعجل & صبور
    شتابناکجلد، شتابان، شتابزده، عجول، مستعجل & صابر
    شتابندهسریع، شتابزده، عجول & کند
    شتافتن1 رفتن، عازم‌شدن، عزیمت کردن 2 شتاب کردن، عجله کردن & ماندن، درنگ کردن
    شترابل، اشتر، جمل، ناقه
    شتربانساربان، ساروان
    شترنگشطرنج
    شتمبدگویی، دشنام، زشتیاد، سخن‌زشت، فحش، ناسزا، ناسزاگویی
    شتویزمستانه، زمستانی & صیفی
    شجاعباجرات، بهادر، بی‌باک، پهلوان، تهمتن، جسور، جنگاور، جنگجو، جنگی، دلاور، دلیر، رشید، شیردل، مبارز، نترس، نیو & جبون
    شجاعانهبهادرانه، جسورانه، دلاورانه، دلیرانه، قهرمانانه، متهورانه
    شجاعتپرجگری، پهلوانی، جلادت، ، جنگاوری، جنگجویی، دلاوری، دلیری، رشادت، شهامت، قهرمانی، مردانگی، یلی & جبن
    شجردرخت، درختچه، نهال
    شجره‌نامهشجره‌النسب، نسب‌نامه
    شحنهپاسبان، داروغه، ضابط، عسس، گزمه، محتسب، نگهبان
    شخص1 بابا، تن، فرد، کس، نفر 2 آدمی، انسان، بشر 3 ذات 4 وجه & شی‌ء
    شخصی1 خصوصی، فردی، سیویل، غیرنظامی & عمومی، غیرشخصی
    شخصیت1 سجیه، منش 2 تشخص
    شخم1 خیش 2 شیاره، شیار 3 بشکار
    شخیصارجمند، بزرگ، سرشناس، متشخص، محترم & پشیز
    شدت1 تشدد، تندی، حدت، درشتی، سختی، سورت، صلابت، ضراء، عذاب، قوت، نجدت، نکراء 2 بسیاری، فراوانی، کثرت & لطف
    شدن1 صیرورت، گردیدن، گشتن 2 رفتن، روان‌شدن، عازم‌شدن 3 گذشتن، منقضی‌شدن & اتیان، رسیدن، فرارسیدن
    شدنیممکن، میسر، میسور & غیرممکن، نشدنی
    شدید1 اکید 2 بسیار، هنگفت 3 دشوار، زفت 4 سخت 5 قوی، محکم & خفیف
    شدیداًاکیداً، عمیقاً، قویاً & خفیفاً
    شر1 بدی 2 تباهی، فساد 3 آشوب، شورش، غائله، فتنه & خیر
    شرابباده، خمر، رحیق، سلیل، صهبا، مدام، مسکر، مل، می، نبید، نبیذ
    شراب‌خواریباده‌پیمایی، باده‌گساری، باده‌نوشی، میخواری، میگساری
    شرابخانهخرابات، خمخانه، رسومات، شرابکده، میخانه، میکده
    شرابخوارباده‌خوار، باده‌نوش، باده‌نوش، پیاله‌پیما، پیمانه‌گسار، قدح‌نوش، مشروب‌خوار، می‌خوار، میخواره
    شرابخوارهباده‌پیما، باده‌گسار، باده‌نوش، شرابخوار، شراب‌خور، میخواره، نبیدخوار
    شرابخواریباده‌پیمایی، باده‌گساری، میخواری، میگساری
    شرابخورباده‌پیما، باده‌گسار، مشروب‌خوار، میخوار، میگسار
    شرابداریساقیگری، سقایت، شربتدار
    شرابدانبط، جام، خم، ساغر، قرابه
    شرابکدهخرابات، خمخانه، رسومات، شرابخانه، میخانه، میکده
    شراراخگر، جرقه، شراره، شرر، لهب، لهیب
    شرارتبدی، بدخواهی، خباثت، رذالت، شیطنت، فتنه‌انگیزی، فساد & نیکی
    شرارهآبژ، اخگر، جرقه، شرار، شرر، شعله، لهیب
    شراع1 بادبان، 2 خیمه، سایبان، شامیانه
    شرافتاصالت، بزرگواری، عفت، نجابت & بی‌عفتی
    شرافتمنداصل‌دار، اصیل، بااصالت، باشرف، بزرگوار، خانواده‌دار، شریف، نجیب & بی‌اصل، وضیع
    شرافتمندانهبزرگوارانه، نجیبانه & نانجیبانه
    شراکتانبازی، سهم‌بری، شرکت، مشارکت
    شرایط1 اسباب 2 شروط
    شربتآشامیدنی، جلاب، مشروب، معجون، نوشیدنی
    شربتدارایاغچی، ساقی، شربتدار
    شرحبسط، بیان، تاویل، تشریح، تعبیر، تعریف، تفسیر، تفصیل، توصیف، توضیح، گزارش، وصف
    شرح‌حالاتوبیوگرافی، بیوگرافی، حسب‌حال، سرگذشت
    شرحهپاره، تکه، قطعه
    شرحه‌شرحهپاره‌پاره، تکه‌تکه، قطعه‌قطعه
    شرراخگر، بارقه، جرقه، شرار، شراره، شعله، لهب، لهیب
    شرربارپرلهیب، شعله‌ور، مشتعل
    شرزه1 خشمگین، خشمناک، غضبناک 2 پرقدرت، زورمند، قدرتمند، قوی
    شرطپیمان، عهد، قرار، نذر
    شرطبندیقمار، میسر
    شرطلبآشوب‌طلب، بلواگر، شربه‌پاکن، ماجراجوطلب، مفسد، مفسده‌جو، واقعه‌طلب & خیرخواه، صلحجو، مصلح
    شرطه1 بادموافق 2 شرط، پیمان 3، پاسبان، پلیس، شحنه 4 چاوش، طلایه‌دار 5 کوتوال
    شرع1 آیین، دین، شریعت، طریقت، کیش، مذهب 2 راه، روش & عرف
    شرعیقانونی، مشروع & عرفی، غیرشرعی
    شرعیاتتعلیمات‌دینی، علوم‌دینی، فقه
    شرفآبرو، اعتبار، بزرگواری، رفعت، عرض، عزت، عفت، مجد، ناموس
    شرفیابمشرف
    شرفیابیباریابی، پابوسی
    شرقخاور، خاورزمین، شروق، مشرق، نیمروز & باختر، غرب
    شرق‌شناسخاورشناس، مستشرق
    شرکا1 سهم‌بران، شریکان 2 ایادی، همدستان، همکاران، همگنان
    شرکالحاد، بت‌پرستی، رجز، کفر & توحید
    شرکت1 کارتل، کمپانی، کنسرسیوم 2 انبازی، شراکت
    شرم1 آزرم، حیا 2 خجالت، خجلت، عار، ننگ 3 انفعال، حجب، کمرویی & 2 پررویی
    شرم‌آورخفت‌بار، فضاحت‌بار، فضیح، ننگ‌آور، ننگین & افتخارآفرین، افتخارآمیز
    شرم‌زدهخجل، خجلت‌زده، شرم‌آلود، شرمسار، شرمگین & مفتخر
    شرمزدگیآزرم، حیا، خجلت، شرمساری، شرمندگی & فخر، مباهات
    شرمسارآزرمگین، خجل، روسیاه، سرافکنده، سربزیر، شرم‌زده، شرمگین، شرمنده & سربلند، مباهی، مفتخر
    شرمساریانفعال، خجالت، خفت، سرشکستگی، شرمزدگی، شرمندگی & سربلندی
    شرمگین1 آزرمگین، باحیا، شرمناک 2 شرمسارشرمنده & سربلند
    شرمناکشرمگین، کم‌رو، محجوب & بی‌آزرم، بی‌حیا، وقیح
    شرمندگی1 خجالت، خجلت 2 شرمزدگی، شرمساری، شرمگینی & سرفرازی
    شرمنده1 خجل، سرافکنده، شرمسار 2 شرمگین، منفعل & سربلند
    شرنگحمه، حنظل، زهر، سم، شوکران، هلاهل & شهد
    شروربدجنس، بدکار، بدکردار، خبیث، سنگدل، شریر، شیطان، ناتو & سلیم
    شروعآغاز، ابتدا، اوایل، بدو، عنفوان، مقدمه، نخست & ختم
    شرهآز، آزمندی، حرص، طمع & قناعت
    شریانسرخرگ، شاهرگ، نبض & ورید
    شریربدجنس، بدذات، بدعمل، بدکار، بدکردار، تباهکار، خبیث، ستمکار، سنگدل، شرور، شقی، ظالم، مفسده‌جو، موذی، نابکار & سلیم
    شریعتآیین، دین، شرع، کیش، مذهب & عرف، قانون
    شریفارجمند، اصیل، باشرف، ، بانجابت، بزرگوار، سرافراز، شرافتمند، عالیقدر، عفیف، کریم، مجید، محترم، نبیل، نجیب & وضیع
    شریف‌نسببلندنسب، پاک‌نژاد، عالی‌گوهر، عالی‌نسب، والاتبار، والاگوهر & بدگهر
    شریک1 انباز، حصه‌دار، سهیم، شریک‌المال، مشارک، همباز، هم‌بخش 2 همدست، همکار
    شریک‌المالانباز، حصه‌دار، سهم‌بر، سهیم، شریک، هم‌بخش
    شریکیاشتراکی، انبازی، مشارکت
    شست1 انگشت 2 تور، قلاب 3 حلقه 4 جلوس، نشستن
    شستشوتطهیر، تغسیل، شستن، غسل
    شستن1 تطهیر، تغسیل 2 پاک کردن، چرک‌زدایی 3 آب‌کشیدن
    شستهپاک، پاکیزه، تمیز، نظیف & ناشسته
    ششجگرسفید، ریه
    شطرود، رودخانه، نهر
    شطاحبی‌پروا، بی‌حیا، جری، کفرگو، گستاخ
    شطارت1 بی‌باکی، شوخی، گستاخی 2 زیرکی 3 خباثت
    شطحطامات، کفرگویی
    شطرنجشترنگ
    شعار1 علامت، نشان، نشانه، 2 راه، رسم، روش، عادت 3 آرمان 4 زیرجامه & دثار
    شعاعاشعه، پرتو، درخشندگی، روشنی، نور
    شعایرآداب، رسوم، سنن، مناسک
    شعب1 کوه‌راه 2 دروا، دره 3 قبیله 4 ناحیه
    شعبدهافسون، تردستی، ترفند، چشم‌بندی، حقه، حیله، سحر
    شعبده‌بازتردست، ترفندباز، چشم‌بند، حقه‌باز، حقه‌باز، مشعبد، معرکه‌گیر، نادره‌فن
    شعبه1 رشته، شاخه 2 بخش، قسمت 3 آژانس، باجه، فرع، نمایندگی 4 باند، دسته، فرقه، گروه
    شعرزلف، گیسو، مو
    شعرترانه، چامه، چکامه، رباعی، غزل، قصیده، کلام‌مخیل، نظم & نثر
    شعربافبافنده، جولا، نساج
    شعشعهپرتو، پرتوافشانی، تابش، فروغ
    شعفخوشی، سرور، شادمانی، مسرت، نشاط، نشاط، وجد & حزن
    شعلهبارقه، جرقه، زبانه، سعیر، شراره، شرر، لهب، لهیب، وراغ
    شعله‌ورافروخته، زبانه‌کش، شرربار، شعله‌ناک، لاهب، لهیب‌گر، مشتعل
    شعله‌وریاشتعال، سوختن & اطفا
    شعور1 آگاهی، ادراک، بینش، خرد، فهم 2، مخ 3 مدرک، مشعر
    شغبآشوب، فتنه‌انگیزی، فساد
    شغل1 پیشه، حرفه، سمت، کار، کسب، مقام، منصب 2 مشغله 3، اشتغال، خدمت، عمل، فعل، وظیفه
    شفاالتیام، بهبودی، بهی، تشفی، درمان، صحت، علاج، مداوا، معالجه
    شفابخشتشفی، درمانگر، شافی، علاج‌بخش
    شفاخانهبیمارستان، دارالشفاء، درمانگاه، مریض‌خانه
    شفاعت1 توسط، خواهشگری 2 مداخله، میانجیگری، وساطت 3 عفوخواهی 4 التماس، خواهش
    شفاعتگرپایمرد، خواهشگر، شافع، شفیع، واسطه‌گر، عفوطلب
    شفافبراق، روشن، زلال، متلالی، وهاج & تیره، کدر
    شفاهیزبانی، کلامی & کتبی
    شفتهدوغاب، گل‌آهک، ملاط
    شفرهچاقو، کازدک، گزن
    شفقبام، بامداد، سپیده‌دم، سحر، فلق & شام
    شفقتترحم، دلجویی، دلسوزی، رافت، عطوفت، غمخواری، لطف، محبت، مرحمت، مهربانی، نوازش، نرم‌دلی & قسوت
    شفیعپایمرد، دخیل، شافع، شفاعتگر، فریادرس، میانجی، واسطه
    شفیقبامحبت، حمیم، دلسوز، مهربان، نرمخو & قسی، نامهربان
    شق1 راست، سیخ، صاف 2 نعوظ 3 چاک، شکاف & خمیده، کج
    شق1 جور، طریقه، طور، نحو، نمط
    شقاق1 دشمنی، عناد، مخالفت، ناسازگاری، نفاق 2 ترک، درز، رخنه، شکاف
    شقاوتبداقبالی، بدبختی، بیرحمی، شوربختی، قساوت، نکبت، نگون‌بختی & سعادت
    شقایقآلاله، لاله، لاله‌نعمان
    شقهپاره، تکه، نصف، نیم، نیمه
    شقی1 بی‌رحم، سخت‌دل، سفاک، سنگدل، شریر، ظالم، قسی 2 بدبخت، تیره‌بخت، سیه‌روز & سعید
    شقیقه1 بناگوش، شقاق، صدغ، گیجگاه 2 نیم‌سر 3 خواهر
    شکتردید، دودلی، ، ظن، گمان & یقین
    شکار1 بشگرد، بشگر، صید، نخجیر 2 بزکوهی 3 شکارگاه 4 غارت، یغما 5 مفت
    شکارچیدام‌گستر، دامیار، شکارگر، صیاد
    شکارگاهصیدگاه، نخجیرگاه
    شکارگردام‌گستر، دامیار، شکارچی، صیاد
    شکاف1 تراک، ترک، چاک، درز، شکافتگی، غاز 2 رخنه، روزن، روزنه، سوراخ، شعاب، شقاق، منفذ 3 کهف 4 تفرقه
    شکافتگیانشقاق، روزن، شکاف، فلق
    شکافتنبریدن، پاره کردن، دریدن، سوراخ کردن
    شکاکبدبین، بدگمان، پرشک، ظنین & مطمئن
    شکایت1 بث‌الشکوی، تشکی، تظلم، دادخواست، دادخواهی، شکوائیه، شکوا 2 تعرض، چغلی، شکوه، گلایه، گله، گله‌مندی
    شکایت‌آمیزشکوه‌آلود، گلایه‌آمیز، گله‌آمیز
    شک1 تذبذب، تردد، تردید، دودلی، ریب، ریبت، شبهه 2 بدگمانی، سوء‌ظن 3 احتمال، اشکال، ظن، وسواس & یقین
    شکرامتنان، تشکر، حق‌شناسی، حمد، سپاس، شکرانه، منت
    شکراب1 شربت 2 رنجش، رنجیدگی
    شکرخندتبسم، شکرخنده، لبخند، نوشخند & نیشخند
    شکرزارشکرستان، نیشکرزار
    شکرستانشکرزار، نیشکرزار
    شکرگزارحق‌شناس، حقگزار، سپاسدار، سپاسگزار، شاکر، شکور، قدردان & کورنمک، نمک‌نشناس
    شکرینشکربار، شکرینه، شهد، شهدآلود، شهدآمیز، شیرین، قندآمیز & تلخ
    شکست1 حرمان، ناکامی 2 انحطاط، انخفاض، انهزام، مغلوبی، هزیمت 3 انکسار، خردشدن، شکستگی & پیروزی
    شکست‌خورده1 ناکام 2 بازنده، ناکامیاب، ناموفق 2 مغلوب، مقهور، منهزم & پیروز، کامیاب
    شکستن1 اقاله، خردشدن، خرد کردن، ریزریز کردن، گسستن 2 تکسیر، کسر 3 درهم‌شکستن، مغلوب کردن، منهزم ساختن
    شکسته1 خرد، ریز 2 گسسته 3 مکسر، منکسر 4 پیر، ضعیف، ناتوان & سالم
    شکسته‌بندآروبند، ارتوپد
    شکسته‌نفسافتاده، خاضع، فروتن، متواضع & متفرعن، متکبر، مغرور
    شکسته‌نفسیافتادگی، تواضع، خضوع، فروتنی & تفرعن، تکبر، غرور
    شکفتزاغه، غار، کهف
    شکفته1 باز، شکوفا، وا 2 خندان، متبسم
    شکل1 چهره، رخسار، روی، صورت 2 ساخت، فرم، قالب، هیئت، هیکل 3 طرز، گونه، وجه، وضع 4 تصویر، نقش 5 شبه، مانند، مثل
    شکل‌پذیریایجاد، تشکیل، خلقت، فرم‌پذیری، نگاره‌بندی
    شکلکادا، اطوار
    شکمبطن & ظهر
    شکم‌بندگیشکمبارگی، شکم‌پرستی، شکم‌خوارگی
    شکم‌بندهپرخوار، شکمباره، شکم‌پرست، شکم‌پرور، گرانخوار
    شکم‌پرستپرخوار، شکمباره، شکم‌بنده، شکمو، گرانخوار
    شکم‌پرورپرخوار، شکم‌بنده، شکم‌خوار، شکمو
    شکم‌روشاسهال، پیچش
    شکمبارگیپرخواری، پرخوری، شکم‌خوارگی
    شکمبارهپرخوار، پرخور، شکم‌بنده، شکمو
    شکمخوارگیشکمبارگی، شکم‌بندگی، شکم‌پرستی
    شکمخوارهشکمباره، شکمو، عبدالبطن
    شکموبسیارخوار، پرخور، شکمباره، شکم‌پرست، شکم‌خوار، شکمخواره
    شکن1 چروک، چین، کرس 2 پیچ‌وخم، تاب، شکنج، فر، ماز
    شکن‌برشکنپرچین، پرچین‌وشکن، پرخم، پرشکن، پیچیده
    شکنج1 آژنگ، چروک 2 پیچ‌وخم، چین، شکن، ماز
    شکنجهآزار، اذیت، ایذاء، تعذی، تعذیب، زجر، سیاست، ضرب، عذاب
    شکنندگیتردی، نازکی
    شکننده1 ترد 2 ناقض
    شکواشکایت، شکوائیه، گلایه، گله
    شکوائیهچغلی، شکایت، گله
    شکورحقگزار، سپاسگزار، شاکر، شکرگزار
    شکوفه1 غنچه، نوگل 2 استفراغ، تهوع، قی، هراش
    شکوهتظلم، تعرض، شکایت، شکوائیه، گلایه، گله، گله‌مندی
    شکوهاهمیت، بزرگی، تجمل، جاه، جبروت، جلال، جلوه، حشمت، سرفرازی، شان، شوکت، عظمت، فر، فره، کبریا، مهابت، هیبت
    شکوهمندباجلال، باشکوه، باشوکت، باعظمت، پرابهت، شوکتمند، فرمند، مجلل & بی‌شکوه
    شکیبانتظار، تاب، تحمل، حوصله، شکیبایی، صبر & بی‌حوصلگی
    شکیباباحوصله، بردبار، حلیم، خویشتن‌دار، رزین، صابر، صبور، متحمل & بی‌حوصله
    شکیباییبردباری، تحمل، شکیب، صبر، صبوری، مصابرت & ناشکیبایی
    شکیل1 چشم‌نواز، قشنگ، متناسب 2 خوش‌اندام، خوشگل، زیبا
    شگردتدبیر، حقه، فن، فند، لم
    شگرف1 باحشمت، باعظمت، بزرگ، عظیم، محتشم 2 خارق‌العاده، شگفت‌آور، عالی، عجیب، فوق‌العاده 3 طرفه، کمیاب، نادر
    شگفت1 تحیر، تعجب، حیرت 2 طرفه، عجب، عجیب، غریب، نادر، نادره
    شگفت‌آمیزتعجب‌آور، حیرت‌آمیز، حیرت‌آور، حیرت‌انگیز، حیرت‌انگیز، شگفت‌انگیز
    شگفت‌آورتعجب‌آور، تعجب‌انگیز، حیرت‌آور، حیرت‌انگیز، شگفت‌انگیز، عجیب، غریب
    شگفت‌انگیز1 اعجاب‌آمیز، اعجاب‌انگیز، پرشگفت، تعجب‌آور، تعجب‌انگیز، حیرت‌آور، حیرت‌انگیز، حیرت‌زا، رایق، شگفت‌آور، عجیب 2 اعجوبه
    شگفت‌زدهانگشت‌به‌دهان، بهت‌زده، حیران، حیرت‌زده، حیرتناک، مبهوت، متحیر، متعجب
    شگفتاعجبا
    شگفتیاعجاب، بهت، تعجب، حیرت، عجب
    شگوناغر، تبرک، خوش‌یمنی، سعد، فال‌نیک، نیک‌فالی، یمن & نحس
    شل1 نرم، وارفته، ول 2 گل‌ولای، گل 3 رها، ول & سفت
    شلچلاق، لنگ
    شلاقتازیانه، قمچی
    شلختهبی‌بندوبار، بی‌نظم، قذر، لچر، نامرتب، نامنظم، ولنگار، یالانچی & مرتب، منظم
    شلنگپا، جست، قدم
    شلوارتنبان، زیرجامه، سروال
    شلوغازدحام، پرازدحام، پرجمعیت، پرسروصدا، پرهیاهو، هیاهو & ساکت
    شلوغیازدحام، جاروجنجال & سکوت
    شلیرخوت، سستی، نرمی، وارفتگی
    شلیطهدامن، شلیته
    شم1 بویایی، بوییدن، مشام 2 بو، رایحه 3 ادراک، بینش
    شماتتتوبیخ، دشمن‌کامی، سرزنش، سرکوفت، عتاب، ملامت، نکوهش
    شمار1 رقم، عدد، نمره 2 اندازه، حد، شماره، عداد 3 حساب 4 آمار، تعداد
    شمارشاحتساب، حساب، محاسبه
    شمارندهشمارشگر، محاسب
    شمارهتعداد، حساب، دانه، رقم، عدد، عده، نمره
    شمال1 خو، سرشت، نهاد 2 چهره، شکل، صورت 3 سمت چپ، یسار
    شمایل1 پرتره، تصویر، تمثال، عکس، نقش 2 چهره، رخسار، صورت 3 خویها، سرشت‌ها
    شمد1 چادر، سرانداز 2 ملافه، ملحفه
    شمردن1 آماردن، شماره کردن، محاسبه کردن 2 شمارش، محاسبه
    شمرده1 محسوب 2 واضح 3 شماره‌شده
    شمرده‌شمردهآرام‌آرام، واضح
    شمسخور، خورشید، شید، مهر، میترا، هور & قمر
    شمشادشمشار، طبر، عنقر، کتم، مرزنگوش
    شمشیرتیغ، چاقو، حسام، خنجر، دشنه، زوبین، قمه، کارد، نیزه
    شمع1 چراغ، شماره، شماله، قندیل، موم 2 جرقه‌زا
    شمول1 حیطه، دامنه 2 احاطه، تضمن، دربرگیری، عمومیت، فراگیری، مشمول
    شمه1 اندک، جزء، خلاصه، کم 2 بو، شمیم
    شمیمباد، بوی‌خوش، خوشبو، رایحه، عطر، نکهت
    شمیمهبو، رایحه، شمیم، نکهت
    شنرمل، سنگریزه، ماسه
    شن‌زاررملزار، رملستان، ماسه‌زار
    شناآب‌تنی، سباحت
    شناخت1 آگاهی، بینش، دانش، شناسایی، عرفان، علم، معرفت 2 آشنایی، اطلاع، درک، وقوف 3 آشنا
    شناخته1 آشنا 2 بنام، شهیر، مشهور، معروف & ناشناخته
    شناساآشنا، آگاه، معرف، نامی، واقف
    شناساندنآشنا کردن، معرفی
    شناساییآشنایی، آگاهی، شناخت، معرفت
    شناسنامهسجل، کارت‌شناسایی، ورقه‌هویت
    شناسندهآشنا، عارف، معرف، ناآشنا
    شناعتزشتی، قبح، ناپسندی، ناهنجاری
    شناگریآب‌بازی، سباحت، شناوری
    شناورآب‌باز، سباح
    شنگول1 شادمان، شاد، مسرور 2 سرخوش، سرمست، ملنگ، نشئه & گرفته
    شنگولیسرخوشی، سرمستی، کیفوری، نشئگی & بی‌حالی
    شنواداعیه، سامع، شنونده، شنونده، مستمع & کر، ناشنوا
    شنواییسامعه & گویایی، ناطق
    شنودسمع، شنیدن & گفت
    شنوندهسامع، سمیع، شنوا، مخاطب، مستمع، نیوشنده & گوینده
    شنیدناستماع، اصغا، شنودن، نیوشیدن & گفتن
    شنیعزشت، قبیح، ناپسند، ناسزا، ناهنجار & مستحسن
    شنیعتزشتی، شناعت، قباحت & حسن
    شوالیهدلاور، سوار، شهسوار، عیار، مبارز
    شواهدبینات، ظواهر، گواه‌ها
    شوایبآمیختگی‌ها، شایبه‌ها
    شوخ1 چرک، شوخگن، فضله، نجس، وسخ 2 خوشگل، زیبا، ظریف 3 بی‌آزرم، بی‌ادب، بی‌حیا، گستاخ 4 بذله‌گو، دعاب، ظریف‌طبع، لای‌گو، لطیفه‌گو، مزاح، مسخره، هزال 5 طناز، فتنه‌انگیز، فسونساز 6 فضول، وقیح 7 بانشاط، خوشدل، زنده‌دل، شاد، شنگ
    شوخ‌چشمبی‌حیا، بی‌شرم، پرده‌در، دریده، گستاخ
    شوخ‌چشمیپرده‌دری، دریدگی، گستاخی، نامحرمی
    شوخ‌دیدهبی‌حیا، بی‌شرم، پرده‌در، دریده، گستاخ
    شوخ‌طبعیبذله‌گویی، طیبت، مزاحی، هزالی
    شوخگنچرک‌آلود، چرکین، شوخ
    شوخگنیآلودگی، قذرات
    شوخی1 استهزا، بذله، جوک، خوشمزگی، دعابه، ریشخند، لاغ، لطیفه، لودگی، لودگی، متلک، مداعبت، مزاح، مسخرگی، مسخره، مطایبه، هزل 2 بی‌حیایی، بی‌شرمی، گستاخی 3 ظرافت، قذرات، لافی، لطیفه، ملاعبت & جدی
    شور1 ذوق، شوق، وجد، هیجان 2 پرنمک، نمکسود، نمکین
    شوررایزنی، کنکاش، کنگاش، مشاوره
    شوراندنبه‌هیجان‌آوردن، تحریک کردن، شورانیدن & آرام کردن
    شورانگیزپرشور، شوق‌زا، شوق‌آمیز، مهیج، نشاطآور، نشاطانگیز، هیجان‌انگیز
    شورباآش
    شوربختبداقبال، بدبخت، بدطالع، تیره‌روز، سیه‌روز، کوربخت & خوشبخت
    شوربختیادبار، بداقبالی، بدبختی، شقاوت، فلاکت، کوربختی نگون‌بختی & خوشبختی
    شورچشمبدچشم، حسود
    شورستانشوره‌زار، کویر، نمکزار
    شورشآشوب، ازدحام، انقلاب، جنبش، شر، طغیان، عصیان، غائله، غایله، فتنه، قیام، کودتا، نهضت، هنگامه
    شورشگرآشوب‌طلب، آشوبی، انقلابی، شورشی، طغیانگر & مصلح
    شورشگریتفتین، طغیان، عصیان، فتنه‌انگیزی، فتنه‌جویی، آشوب‌طلبی & صلحجویی
    شورشیاخلالگر، انقلابی، شورشگر، طاغی، کودتاچی، مخل، یاغی، & مطیع
    شوره‌زارشورستان، کویر، نمکزار & کشتزار
    شوریدگیآشفتگی، پریشانی، جنون، دیوانگی، ژولیدگی، شیدایی
    شوریده1 آشفته، بی‌قرار، پریشان، پریشان‌حال، شیدا، شیفته، مجذوب، مجنون، مشوش، منقلب، واله 2 مضطرب، مغشوش، نامرتب، نامنظم
    شوریده‌وارجنون‌آمیز، شیدایی، مجنون‌وار & عاقلانه
    شوفرراننده، موتوربان
    شوقآرزومندی، اشتیاق، دلبستگی، ذوق، رغبت، شور، علاقه، هوس
    شوق‌آمیزاشتیاق‌آمیز، شورانگیز، شوق‌آور، نشاطانگیز
    شوکتیغ، خار
    شوک1 صدمه، ضربه، لطمه 2 تشنج، شوکه، منقلب
    شوکتبزرگی، تشخص، جاه، جبروت، جلال، حشمت، شان، شکوه، شوکت، عظمت، فر، فره، کبریا
    شوکتمندباحشمت، شکوهمند، محتشم & بی‌شوکت
    شوکرانحمه، زهر، سم، هلاهل
    شولاپشمینه، خرقه
    شومبداختر، بدشگون، بدیمن، مشئوم، منحوس، ناخجسته، نامبارک، نامسعود، نامیمون، ناهماگون، ناهمایون، نحس & خجسته، مبارک، میمون، همایون
    شومیمشئومی، ناخجستگی، نحس، نحوست & میمنت
    شوهرزوج، شو، شوی، مرد، همسر & زوجه
    شویجفت، زوج، شو، شوهر، مرد، همسر & زن، زوجه، عیال
    شهاب1، ، شخانه 2 اخگر، شرر، شعله، 3 ستاره
    شهادت1 تایید، گواهی 2 شهیدشدن، مرگ
    شهادت‌نامهاستشهاد، گواهی‌نامه
    شهامتبی‌باکی، جرات، جسارت، چالاکی، چستی، دلاوری، زهره، شجاعت، عرضه، مردانگی
    شهبانوبیگم، شهربانو، ملکه
    شهدانگبین، حلاوت، شکرین، شیرینی، عسل & شرنگ
    شهر1 آبادی، بلد، دیار، شهرستان، کشور، مدینه، ملک، ناحیه، ولایت 2 برج، ماه،
    شهربانوبیگم، شهبانو، ملکه
    شهربانیکلانتری، نظمیه
    شهربند1 اسیر، زندانی، گرفتار، محاصره، محبوس 2 بارو، حصار 3 زندان، محبس & آزاد، رها
    شهرتآوازه، اشتهار، تخلص، شایعه، صیت، عنوان، محبوبیت، معروفیت، نام، ناموری & بی‌نشانی، خمول، گمنامی
    شهرستانبلد، شهر، کوره، مدینه، ولایت & دهستان
    شهرنشینشهری، متمدن & بادیه‌نشین
    شهرنشینیتمدن، مدنیت & بادیه‌نشینی
    شهروابی‌ارزش، تقلبی، قلابی، قلب، کاسد، نارایج، ناسره
    شهرونداهالی، اهل، تبعه
    شهرهبنام، پرآوازه، سرشناس، شهیر، مشتهر، مشهور، معروف، نامدار، نامور
    شهری1 شهرنشین 2 ولایتی & روستایی
    شهریارپادشاه، خدیو، خسرو، سلطان، شاهنشاه، شاه، ملک & رعیت
    شهریهادرار، راتبه، ماهانه، ماهیانه، مستمری، مشاهره، مواجب
    شهسوارچابک، دلیر، شاه‌سوار، شوالیه، عیار
    شهمجلد، چابک، چالاک، فرز
    شهناسرنا، سورنا، نای، نی
    شهوانیشهوت‌پرست، شهوی، نفسانی & روحانی
    شهوتباء، شبق، میل، هوس، هوی
    شهوت‌آلودشهوت‌آلوده، شهوتبار، شهوتناک، هوس‌آلود، هوسناک
    شهوت‌انگیز1 شهوتزا، مبهی، مشهی 2 هوس‌انگیز، هوسبار 3 سکسی، لوند
    شهوت‌پرستبوالهوس، پرشهوت، حشری، شهوانی
    شهوت‌پرستیبوالهوسی، هواپرستی
    شهوترانبوالهوس، حشری، شبق، شهوتی، هوسباز، هوسران
    شهوتزاشهوت‌انگیز، مشهی
    شهوتیبوالهوسی، حشری، شبق، هواپرستی
    شهود1 دریافت، کشف 2 گواهان، ناظران
    شهید1 کشته 2 شاهد، گواه
    شهیربنام، پرآوازه، سرشناس، شهره، مشهور، معروف، نام‌آور، نامدار، نامور، نامی & گمنام
    شهیقدم، فرودم، نفس‌کشیدن
    شیچیز & لاشی
    شیادحقه‌باز، شارلاتان، فریبکار، کلاهبردار، محیل، مکار & درستکار
    شیادیحقه‌بازی، شارلاتان‌بازی، کلاهبرداری & درستکاری
    شیار1 شانه 2 شخم
    شیب1 نشیب 2 سر 3 سرازیر، سرازیری، سراشیب 4 پیری، کهنسالی 5 اختلاط، امتزاج 6 جنبش، لرزش 7 حیرتزده، سرگردان، سرگشته، واله 8 آشفته، پریش، پریشان & فراز
    شیپورصور، نفیر
    شیخ1 مراد، مرشد 2 آخوند، معمم، ملا 3 پیر، سالخورده، کهنسال، مسن 4 امیر، پیشوا، قاید & شاب
    شیدخور، خورشید، شمس، مهر & ماه
    شیدتزویر، حیله، غش، کید، مکر، نیرنگ
    شیدابی‌قرار، دلباخته، دلداده، دلشده، دیوانه، سرگشته، شوریده، شیفته، عاشق، مجنون، مفتون، واله، وامق
    شیدایی1 بیقراری، دلباختگی، دلدادگی، دلشدگی، شوریدگی، شیفتگی، عاشقی 2 جنون، دیوانگی
    شیر1 ارسلان، اسد، حیدر، ضرغام، ضیغم، هژبر 2 لبن
    شیرازهته‌بندی، عطف
    شیرازه‌بندشیرازه‌زن، صحاف
    شیرخوارگاهپرورشگاه
    شیردلباجرات، بهادر، بی‌باک، جسور، دلاور، دلیر، شجاع & ترسو، جبون
    شیردهدایه، ربیبه، مرضع، مرضعه & شیرخوار
    شیرهآب، جرم، شهد، عصاره، عصیر، مرق
    شیرین1 شکرین، شهددار، گلوسوز 2 دلکش، نغز 3 نوشین & تلخ
    شیرین‌سخنبذله‌گو، خوش‌بیان، خوش‌زبان، شکرخا، شکرشکن، شیرین‌گفتار، لطیفه‌پرداز
    شیرینیحلاوت، شهد، عذوبت & تلخی
    شیزاندیو، غول، نسناس، هرماس & آدمی
    شیشه1 بطری، تنگ، قرابه 2 آبگینه، جام، زجاج
    شیطان1 ابلیس، اهریمن، دیو، عفریت، عفریته، هرماس، هرمس 2 زبل، زرنگ، محیل 3 آتشپاره، بازیگوش، تخس، شرور & آدم
    شیطان‌صفتددخو، ددمنش، دیوسرشت & آدمی‌خو
    شیطانی1 شرارت، شیطنت 2 چموشی، سرکشی 3 بدرفتاری، بدکرداری 4 اهریمنی 5 احتلام، جنب، محتلم 1 & خوش‌رفتاری 2 انسانی، اهورایی، ملکی
    شیطنت1 بدجنسی، بدذاتی، شرارت، شیطانی 2 بازیگوشی 3 سرکشی، نافرمانی 3 چموشی
    شیفتگیآرزومندی، دلباختگی، دلدادگی، شیدایی، عاشقی، عشق
    شیفتهحیران، خاطرخواه، دلباخته، دلداده، شیدا، عاشق، مجذوب، مجنون، مفتون، واله، وامق
    شیکدلپذیر، زیبا، فانتزی، قشنگ، لوکس
    شیله1 قرمز 2 پیله، سوسه
    شیله‌پیلهتزویر، حقه، خدعه، شایبه، مکر، نیرنگ
    شیمهخلق، خو، داب، طبع، طبیعت، عادت
    شیمی‌دانشیمیست، کیمیاگر
    شیمیاییکیمیاوی، کیمیایی
    شیوابلیغ، رسا، روان، فصیح، گویا & نارسا
    شیوع1 اشاعه، پراکندگی، سرایت، نشر 2 اشتهار، تداول
    شیونافغان، جیغ، دادوبیداد، زاری، ضجه، فریاد، فغان، ناله، ندبه
    شیوه1 عشوه، فسون، کرشمه، ناز 2 اسلوب، جور، راه، روال، روش، روند، سبک، سیاق، طرز، طریقه، گونه، متد، مشی، منوال، نحو، نمط، وضع، هنجار
    شیوه‌گرافسونگر، پرکرشمه، پرناز، عشوه‌ساز، عشوه‌گر
    شیههجیغ، صیحه